پیش تر ها که از خانه ی خاله ام برمیگشتیم، خانه اش بگی نگی در پایین شهر بود، باید از بغل گوش دوتا از گورستان های شهر رد میشدیم تا برسیم به کوچه ی پشتی خانه مان. شب که میشد، با مامان در زمستان سرد و مه گرفته از کوچه پس کوچه ها می گذشتیم تا به خانه برگردیم. به کوچه ی پهن سازنده های در و جوشکاری ها که می رسیدیم سرعت حرکت پاهای مامان تند تر میشد و مرا به دنبالش می کشید. بعضی وقتها صدای گربه ای از میان جنازه ی درهای گوش به گوش افتاده، بلند میشد، نور مهتاب از فراز خانه ای دوطبقه با بالکن فرسوده اش می تابید و بعضا سایه ی کسی از پشت پنجره ی به پرده آلوده اش به نمایش درمیآمد. دو انتخاب داشتیم؛ راه طولانی تر که قبرستان را دور میزد و راه میانبر یعنی از میان گور سنگ ها. از ورودی داخل میشدیم و هربار چشمم به دعایی می خورد که با پلاستیک بر تن ف سرد رسم شده بود. بعد یکی یکی سنگ ها را می نگریستم که دستی به هررنگشان چیده بود، بعضی وقتها شاید چندتایی گور تازه هم دیده میشد؛ با پارچه ی سیاه، آجر سرخ و چند شاخه گل وداع، بعضی قبرها هم سنگ نداشتند و زیر پا بودند، ماسه ی سفت که رویش با انگشت نوشته بودند "مادرم" ، بعضی ها ستونی بلند داشتند هرچند بی علم، قبر شهدا بودند، بعضی ها هم خانه داشتند با کلی شلم شوربایی که خوب به درد زنده ها می ماسید. شروع می کردم تک تک اسم ها را بخوانم که صدای خاله ام از پس ذهنم بیدار میشد: اگر نوشته های رو سنگ قبر را بخوانی حافظه ات ضعیف می شود. چشمم را که می گرفتم و به پیش پایم نگاه می کردم، راهی طولانی بود، متحمل نور مکدر چراغ های پایه بلند و تیرگی کلاغ های خفته، راه میانبری که انتهایش دیده نمیشد.

 

میل به دوباره طی کردن این مسیر هم درد غریبی ست؛ حال که خاله ام کوچ کرده به سر دیگر شهر. 

 

 

 

پ.ن: من فونتو عوض کردم ولی الان که به جای لبتاب با کامپیوتر اومدم، انگار فونت ساحل ضخیم رو نشون نمیده. برای شما کلفته فونت یا نازک؟

پ.ن۲: من چرا نمی تونم بگم نه»؟:\ این یه درد سمیه.

ابری با احتمال بارش سبیل

دست ها مانع او می شوند.

راه میانبر؛ گورستان

ها ,ی ,خانه ,بعضی ,  ,های ,خاله ام ,    ,بعضی ها ,از میان ,ها را

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تجهیزات شبکه صدای سخن مربی بیلیارد الفبای زندگی هنوز جاکفشی ، میزتلویزیون قاب آینه کنسول مجله فراستو فرهنگ و اقتصاد معماری گروه تولیدی ماندگار